سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گروه فرهنگی امین
پیام‌رسان |شناسنامه| ایمیل | پارسی بلاگ | وضعیت من در یاهـو |  Atom  |  RSS 
ستیز ، تدبیر را باطل کند . [نهج البلاغه]
» درباره خودم
گروه فرهنگی امین
مدیر وبلاگ : جوان امین[25]
نویسندگان وبلاگ :
حاج مصطفی (@)[5]


1- به نام او 1- سلام 3- خوشحال میشیم نظرات شما رو دریافت کنیم 4- دوستانی که میخوان نظرشون خصوصی بمونه، ذکر کنند در انتهای پیام /خصوصی بنماند/ 5- در صورتیکه تصاویر ویژه نامه را درست و واضح مشاهده نمیفرمایید آن را پس از ذخیره در رایانه خود بخوانید
» لوگوی وبلاگ
گروه فرهنگی امین
» لینک دوستان
» آوای آشنا
» سبو شماره ی جدید 25/9/1387

سلام فایل ویژه نامه را با حجم حدود 800کیلوبایت دانلود کنید 

سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

 متن ویژه نامه "سبو"

 

 --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

(ویژه ی عید غدیر و  گفتگوی آقا در دانشگاه علم و صنعت)

مسئلهى «غدیر» یک مسئلهى تاریخىِ صرف نیست؛ نشانهاى از جامعیت اسلام است. اگر نبىمکرم - که در طول ده سال، یک جامعهى بدوىِ آلودهى به تعصبات و خرافات را با آن مجاهدتهاى عظیمى که آن بزرگوار انجام داد و به کمک اصحاب باوفایش به یک جامعهى مترقى اسلامى تبدیل کرد - براى بعد از این ده سال، فکرى نکرده بود و نقشهاى در اختیار امت نگذاشته بود، این کار ناتمام بود. رسوبات تعصبات جاهلى به قدرى عمیق بود که شاید براى زدودن آنها سالهاى بسیار طولانى نیاز بود. ظواهر، خوب بود؛ ایمان مردم، ایمان خوبى بود؛ البته همه در یک سطح نبودند؛ بعضى در زمان وفات پیغمبر اکرم یک سال بود، شش ماه بود، دو سال بود که اسلام آورده بودند؛ آن هم هیمنهى قدرت نظامى پیغمبر همراه با جاذبههاى اسلام، اینها را به اسلام کشانده بود. همه که جزو آن مسلمانان عمیقِ دوران اول نبودند. براى پاک کردن رسوبات جاهلى از اعماق این جامعه و مستقیم نگه داشتن خط هدایت اسلامى بعد از ده سالِ زمان پیغمبر، یک تدبیرى لازم بود. اگر این تدبیر انجام نمىشد، کار ناتمام بود ادامه ص2

این که در آیهى مبارکهى سورهى مائده مىفرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى»، تصریح به همین معناست که این نعمت - نعمت اسلام، نعمت هدایت، نعمت نشان دادن صراط مستقیم به جامعهى بشریت - آن وقتى تمام و کامل مىشد که نقشهى راه براى بعد از پیغمبر هم معین باشد؛ این یک امر طبیعى است.

این کار را پیغمبر در غدیر انجام دادند؛ امیرالمؤمنین را که از لحاظ شخصیت - چه شخصیت ایمانى، چه شخصیت اخلاقى، چه شخصیت انقلابى و نظامى، چه شخصیت رفتارى با قشرهاى مختلف افراد - یک فرد ممتاز و منحصر بفردى بود، منصوب کردند و مردم را به تبعیت از او موظف کردند. این هم فکر پیغمبر نبود، این هدایت الهى بود، دستور الهى بود، نصب الهى بود؛ مثل بقیهى سخنان و هدایتهاى نبى مکرم که همه، الهام الهى بود. این دستور صریح پروردگار به پیغمبر اکرم بود، پیغمبر اکرم هم این دستور را عمل کردند. مسئلهى غدیر این است؛ یعنى نشاندهندهى جامعیت اسلام و نگاه به آینده و آن چیزى که در هدایت و زعامت امت اسلامى شرط است. آن چیست؟ همان چیزهایى که شخصیت امیرالمؤمنین، مظهر آنهاست: یعنى «تقوا»، «تدین»، «پایبندى مطلق به دین»، «ملاحظهى غیر خدا و غیر راه حق را نکردن»، «بىپروا در راه خدا حرکت کردن»، «برخوردارى از علم»، «برخوردارى از عقل و تدبیر»، «برخوردارى از قدرت عزم و اراده»؛ این یک عمل واقعى و در عین حال نمادین است. امیرالمؤمنین را با همین خصوصیات نصب کردند، در عین حال این نماد زعامت امت اسلامى در طول عمر اسلام - هر چه که بشود - همین عمل است؛ یعنى نماد زعامت و رهبرى اسلامى در طول زمان همین است، همان چیزى که در انتخاب الهى امیرالمؤمنین تحقق پیدا کرد. ادامه ص3

غدیر، یک چنین حقیقتى است. ما شیعیان و پیروان اهل بیت، هزاران بار خدا را شکر مىگزاریم که چشم ما را به این حقیقت باز کرد،دل ما را پذیراى این حقیقت کرد، ما را در محیطهایى به دنیا آورد و پرورش داد که این حقیقت در آن محیطها جا افتاده بود؛ اینها خیلى نعمتهاى بزرگى است.

یک نکتهاى که در کنار این لازم است پیروان اهل بیت و نیز همهى مسلمانان در نظر داشته باشند، این است که: ما از حادثه و واقعهى غدیر - که نشانهى عظمت اسلام و جامعیت اسلام است - به عنوان وسیلهاى براى تضعیف اسلام استفاده نکنیم. این را من بالخصوص امروز و این روزها موظفم و مقیدم که به همهى ملت عزیزمان و همهى مسلمانها در هر نقطهى دنیا عرض بکنم که مراقب باشند امروز براى

تضعیف اسلام، دشمنان به دنبال همین نقطهى خاص، همین چیزى که منشأ عظمت اسلام

است، هستند؛ یعنى مسئلهى شیعه و سنى، قبول غدیر و انکار غدیر. دشمن مىخواهد مسئلهى غدیر را یک مایهى برادرکشى و جنگ و خونریزى قرار بدهد؛ در حالى

که غدیر مىتواند وسیلهى ائتلاف و برادرى مسلمانها با هم باشد. مرحوم شهید مطهرى (رضواناللَّهعلیه) قبل از انقلاب یک مقالهى مفصلى دربارهى کتاب «الغدیر» علامهى امینى نوشتند و ثابت کردند که الغدیر علامهى امینى، وسیلهى وحدت مسلمین است. بعضى خیال مىکردند کتاب الغدیر ممکن است مایهى افتراق بشود. ایشان مىگوید اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر مایهى وحدت دنیاى اسلام است. ادامه ص4

برادران اهل سنت ما هم مىتوانند در یک محیط خالى از پیشداورى به منابع غدیر مراجعه کنند؛ یا مىپذیرند، یا نمىپذیرند. در هر دو صورت، چه

بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلّم است که قضیهى غدیر هیچگونه جنگ و دعواى بین پذیرنده و نپذیرنده به وجود نمىآورد و اختلافات را ایجاب نمىکند. براى شیعیان هم همینطور است. شیعیان هم خدا را شکر کنند که از طرف پروردگار به نعمت این اعتقاد و معرفت متنعم شدند. آن برادرهایى هم که این حقیقت را قبول نکردند، یا مراجعه نکردند، یا اطلاع ندارند و یا نتوانستند ذهنهایشان را قانع کنند، آنها هم اعتقادى ندارند. این، اختلاف و درگیرى را ایجاب نمىکند.

امروز اصرار استکبار در دنیاى اسلام بر ایجاد تفرقه است.

 

 

الهی صدام شهید شه مادر

مادر جان شما دیگه برگردید ! تا همین جا هم که اومدید زحمت کشیدید!! فقط دعا کنید ما شهید بشیم .

]پیرزن که اولین اعزام پسرش بود، گفت[: خدا نکنه پسرم ! الهی صدام شهید بشود که این آتش را به پا کرده، جوان های ما به کشتن میده!!!!!!!!

اسم کتابش "آن سوی جنگ" (فراسوی اندوه) ه!

800تومن بیشتر نیست و محمد اصغری نژاد گردآوریش کرده! انتشارات سبط نبی هم چاپش کرده.

قم مشرف شدید از کتابخونه حرم بخرید!!

 

  ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ویژه ی عقد اخوت

پیامبر فرمود:

من و على از یک درختیم، من ریشهام و على تنه و حسن و حسین میوه آن و شیعه برگش؛ از پاک غیر از پاک مىآید؟!

من شهر علمم و على در آن شهر است؛ هر کس قصد شهر دارد از درِ آن وارد گردد.

الفاظ دیگرى از حدیث چنین آمده:

أنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَعَلِیٌّ بابُها، فَمَنْ أرادَ الْبَیْتَ فَلْیَأْتِ الْبابَ.

أنَا مَدینَةُ الْعِلْمِ وَعَلِیٌّ بابُها، فَمَنْ أرادَ الْعِلمَ فَلْیَأْتِ الْبابَ.

أنَا دارُ الْحِکْمَةِ وَعَلِیٌّ بابُها.

أنَا دارُ الْعِلْمِ وَعَلِیٌّ بابُها.

أنَا میزانُ الْعِلْمِ وعَلِیٌّ کَفَّتاهُ.

أنَا میزانُ الحِکْمَةِ وَعَلِیٌ لِسانُهُ.

أنَا المَدینَةُ وَأنْتَ الْبابُ، وَلا یُوْتَى الْمَدینَةُ إلاّ مِنْ بابِها.

عَلِیٌّ أخی وَمِنّی وَأنا مِنْ عَلِیٍّ فَهُوَ بابُ عِلْمی وَوَصِیِّی.

عَلِیٌّ بابُ عِلْمی وَمُبَیِّنٌ لِاُمَّتی ما اُرْسِلْتُ بِه مِنْ بَعْدی.

أنْتَ بابُ عِلْمی و ..

انّمَا الْمُؤْمِنُونَ اِخْوَهٌ فَأصْلِحُوا بَیْنَ اَخَوَیْکُمْ؛(1) مؤمنان، برادر یکدیگرند و میان دو برادر دینی، صلح و آشتی برقرار کنید.

پیامبراکرم(ص) از آغاز دعوت، به مسئله اخوت دینی عنایت ویژه ای داشت و آن را نهادی مهم در از میان بردن کفر و شرک و ایجاد جامعه اسلامی می دانست. به همین جهت پس از هجرت به مدینه منوره، در روز دوازدهم ماه مبارک رمضان سال اول قمری به امر پروردگار متعال، میان هر دو نفر از مهاجر و انصار را پیمان برادری بست و آن دو را برادران دینی یکدیگر نمود.(2) معمولاً افرادی که با هم تجانس داشته و از جهت افکار و اندیشه به هم نزدیک بوده و سابقه دوستی و رفاقت داشتند، رسماً برادر یکدیگر شدند. ادامه از ص 5

مثلاً ابوبکر با عمر، طلحه با زبیر، عثمان با عبدالرحمن، ابومسعود با ابوذر، سلمان با حذیفه، مقداد با عمار و همین طور سایر صحابه. اما خود پیامبر(ص) در میان تمامی یاران و فامیلان و صحابه خویش کسی را شایسته برادری خویش ندید، جز علی بن ابی طالب(ع) را و از آن پس، حضرت علی(ع) علاوه بر رابطه های گوناگون خویشاوندی و اسلامی با پیامبر(ص)، رسماً برادر دینی وی نیز محسوب گردید و فضیلتی بزرگ بر فضایلش افزوده شد.(3) زیرا علی(ع)، هم شأن و هم فکر پیامبر(ص) بود و آن حضرت درباره علی(ع) فرموده بود: أنت منی بمنزله هارون من موسی، الاّ انّه لا نبیّ بعدی؛ ای علی! تو در نزد من، به منزله هارون در نزد موسی(ع) هستی، مگر این که پس از من، پیامبری نخواهد آمد.(4)

"ابن اثیر" در کتاب معروف "اسدالغابه" گفت: پیامبر(ص) دوبار میان خویش و علی(ع)عقد برادری بست و در هر دوبار به وی فرمود: أنت اخی فی الدنیا و الآخره.(5)

خود علی(ع) بارها فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا(ص) هستم. این جمله را پس از من، کسی ادّعا نخواهد کرد، مگر شخص دروغ گو.(6)

پی نوشت ها:

1- سوره حجرات(49)، آیه 10

2- رمضان در تاریخ (لطف الله صافی گلپایگانی)، ص 92

3- زندگانی چهارده معصوم(ع) (ترجمه اعلام الوری)، ص 267

4- رمضان در تاریخ، ص 95

5- همان، ص 98

6- زندگانی چهارده معصوم(ع)، ص 268

 

 ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

معلمی که شاگرد شد (ویژه ولادت امام هادی علیه السلام)

وقتى معتصم در سال 218 هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادى که در آن‌وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‌اش در مدینه ماند. پس از آن‌که حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس‌وجو کرد و وقتى شنید پسر بزرگ حضرت جواد، على‌بن‌محمد، شش سال دارد، گفت این خطرناک است؛ ما باید به فکرش باشیم. معتصم شخصى را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آن‌جا کسى را که دشمن اهل‌بیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد.

 این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکى از علماى مدینه را به نام «الجنیدى»، که جزو مخالف‌ترین و دشمن‌ترینِ مردم با اهل‌بیت علیهم‌السّلام بود - در مدینه از این قبیل علما آن‌وقت بودند - براى این کار پیدا کرد و به او گفت من مأموریت دارم که تو را مربى و مؤدبِ این بچه کنم، تا نگذارى هیچ‌کس با او رفت و آمد کند و او را آن‌طور که ما مى‌خواهیم، تربیت کن. اسم این شخص - الجنیدى - در تاریخ ثبت است.

بعد از چند وقت یکى از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدى را دید و از بچه‌یى که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد. الجنیدى گفت: بچه؟! این بچه است؟! من یک مسأله از ادب براى او بیان مى‌کنم، او باب‌هایى از ادب را براى من بیان مى‌کند که من استفاده مى‌کنم! این‌ها کجا درس خوانده‌اند؟! گاهى به او، وقتى مى‌خواهد وارد حجره شود، مى‌گویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو - مى‌خواسته اذیت کند - مى‌پرسد چه سوره‌یى بخوانم. من به او گفتم سوره‌ى بزرگى؛ مثلاً سوره‌ى آل‌عمران را بخوان؛ او خوانده و جاهاى مشکلش را هم براى من معنا کرده است! این‌ها عالمند، حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟!

ارتباط این کودک - که على‌الظاهر کودک است، اما ولى‌اللَّه است؛ «وآتیناه الحکم صبیّا»  با این استاد مدتى ادامه پیدا کرد و استاد شد یکى از شیعیان مخلص اهل‌بیت! 30/5/1383

 

 ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

ویژه دیدار علم و صنعت

از شهدای علم و صنعت شروع کرد بازدید رو، حدود 106 شهید که حاج احمد هم جاویالاثر حاج احمدمتوسلیان یکی از اونا ست.

خیلی های دیگه هم آمده بودند، قبلش یه ربع با اساتید و بزرگان علم و صنعت گفتگو کرد و بعد به جمعی که توی اون جمع احساس نشاط جوانی میکنه رفت؛ جمع دانشجو؛ و چنین شد دیدار 24آذر علم و صنعت؛

دو جریان حیاتی

(علم و تحقیق» و «آرمانگرایی و آرمانخواهی)

اگر ملت و مسئولان شاخص های اصلی هویت اسلامی نظام را حفظ کنند هیچ دشمنی قادر به آسیب رساندن به این کشور نخواهد بود.

صداقت، اخلاص، جوانی، طراوت و آمادگی روحی را از ویژگی های مهم دانشجویی

دانشجو، به عنوان یکی از مهمترین سرمایه های کشور، در حال و آینده، نقشی اساسی و تعیین کننده برعهده دارد.

«علم و تحقیق»

مایه حیات و عزت ملی

حرکت سریع و جهشی که در سالهای اخیر در عرصههای مختلف علمی به وجودمده است بدون هیچگونه وقفه ادامه یابد تا عقب ماندگی علمی کشور با سرعت بیشتری جبران شود.

هدف اصلی از روند حرکت علمی کشور، تبدیل ایران به مرجع علمی جهان است و این آرزوی بزرگ به همت دانشمندان دانشجویان این سرزمین، محقق خواهد شد. ادامه ص8

باور عمیق به شعار «ما می توانیم»،

تهیه نقشه جامع علمی،

ایجاد نظام مهندسیِ اجرای این نقشه با همکاری فعال دانشجویان، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی،

و نظارت بر اجرای صحیح نقشه جامع علمی مقدمات دستیابی ملت ایران به قله های رفیع علم و دانش

این مقدمات باید با جدیت و امیدواری طی شود تا نسل جوان کنونی، افتخار تبدیل ایران به مرجعیت علمی جهان را مشاهده و درک کند.

ویژگی آرمانخواهی و آرمانگرایی دانشجویان

به استناد واقعیات تاریخی، بدنه جنبش دانشجویی همواره با استکبار، سلطه، دیکتاتوری و استبداد به شدت مقابله کرده و با همه وجود عدالت خواه بوده است و هرکس مدعی جنبش دانشجویی است باید به این ویژگی ها پایبند باشد.

جنبش دانشجویی با آغاز نهضت روحانیت در سال 1342 به این حرکت عظیم پیوست و دانشجو و دانشگاه دوشادوش روحانیت به یکی از بازوهای اساسی نهضت روحانیت و یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل شدند.

مقابله با گروهکها و عناصر مسلحی که دانشگاه را لانه خود کرده بودند، حرکت عظیم تسخیر لانه جاسوسی امریکا، تشکیل جهاد پربرکت دانشگاهی، حضور فعال در هشت سال دفاع مقدس و حضور مؤثر در مقابله با همه توطئه های سی سال اخیر، نشان می دهد که جنبش دانشجویی با ویژگی هایی همچون ضدیت با استکبار، مقابله با فساد، ضدیت با «استبداد و اشرافیگری» ادامه ص9

و مخالفت با گرایشهای انحرافی، توانسته است در پرتو عدالت خواهی مستمر، سهم اساسی خود را در پیشبرد اهداف انقلاب و ملت ایفا کند.

دیگر آثار جنبش دانشجویی : ایجاد گفتمان و فضای فکری «انقلابی سیاسی»

البته ممکن است افرادی یا بخشهایی از دانشجویان، گونه دیگری باشند، اما واقعیات تاریخ جنبش دانشجویی نشان می دهد که بدنه دانشجویی کشور ظلم ستیز و عاشق آرمانهای بزرگ، و براساس خصلت ذاتی خود، با کسانی که در فلسطین، عراق، افغانستان و هر نقطه دیگر دنیا در حق ملتها جنایت می کنند، عمیقاً مخالف است.

نقش تشکلهای دانشجویی

احزاب برای رسیدن به قدرت فعالیت می کنند اما دانشجو به قدرت نمی اندیشد بلکه در پی رسیدن به اهداف و آرمانهاست و روا نیست که احزاب، تشکلهای دانشجویی را دستاویزِ رسیدن به قدرت قرار دهند که البته دانشجویان نیز باید به این نکته توجه کامل داشته باشند.

تشکلهای دانشجویی باید ضمن حفظ پیوند با بدنه دانشجویی، دانشجویان را از افتادن در گردابهایی مانند جاذبه های غریزی، فریبهای سیاسی، دکانداریهای به ظاهر معنوی و عرفانهای ساختگی مصونیت بخشند.

کمک به حفظ وحدت ملی و «حضور و شرکت در پیکار همگانی ملت ایران با توطئه های بیگانگان» از جمله اهداف حقیقی تشکلهای دانشجویی است. ادامه ص10

 

مصادره شدن جریان مشروطیت از جانب قدرت استعماری انگلیس

نهضت عظیم اسلامی به همت مردم و رهبریِ شخصیتی بی نظیر همچون امام راحل به پیروزی رسید و به وجود آمدن صبر و بصیرت در ملت، دو عامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی و ماندگاری آن شد. ایشان تشکیل نظام جمهوری اسلامی را در ایران، پاسخی به نیاز تاریخی ملت ایران دانستند و تأکید کردند: یقیناً غیر از جریان اسلامی و دینی، هیچ جریان مبارز دیگری نمی توانست نظام سلطنتی وابسته به امریکا را از بین ببرد.

موج عظیم ملی و حضور یکپارچه مردم در جریان انقلاب اسلامی نیز جز با انگیزه دینی و پیشوایی روحانیت و رهبری امام خمینی(ره) امکانپذیر نبود.

نفی ها و اثبات ها ؛دلیل اصلی دشمنی ها

نفی استثمار، نفی سلطه پذیری، نفی تحقیر ملتها از جانب قدرت های سیاسی دنیا، نفی وابستگی سیاسی، نفی نفوذ و دخالت قدرت های مسلط، و نفی سکولاریسم اخلاقی و اباحی گری، نفی های قطعی جمهوری اسلامی ایران هستند.

اثبات هویت ملی و ایرانی، ارزشهااسلامی، دفاع ازمظلومان جهان،وتلاش برای فتح قله های علمودانش،اثباتهاجمهوری اسلامی ایران است که براین اثبات ها پافشاری نیز میشود.

اگر از این نفی ها و اثبات ها قدری کوتاه بیاییم، قطعاً دشمنی ها کم خواهد شد و اینکه می گویند جمهوری اسلامی ایران باید رفتار خود را عوض کند بدین معناست که از این نفی ها و اثبات ها دست بردارد. ادامه ص11

نظام اسلامی در سی سال گذشته با ایستادگی بر این نفی ها و اثبات ها توانسته است علاوه بر مقاومت در برابر جبهه گسترده و بسیار مجهز دشمن، او را به عقب نشینی وادار کند.

نظام اسلامی در سی سال گذشته با ایستادگی بر این نفی ها و اثبات ها توانسته است علاوه بر مقاومت در برابر جبهه گسترده وبسیارمجهز دشمن،اورابه عقبنشینی وادار کند

امریکا در منطقه خاورمیانه در مقایسه با پانزده سال گذشته

امریکا نسبت به گذشته، منفورتر، ذلیل تر و ناکام تر، و طرحهای امریکا در خاورمیانه به ویژه فلسطین، لبنان، عراق و افغانستان با شکست مواجه شده و جمهوری اسلامی ایران نیز که هدف اصلی بیشتر این طرحها بوده،‌پیشروی کرده است.

این ایستادگی در مقابل دشمن و پیشروی در برخی زمینه ها،‌نشان دهنده توانایی و اقتدار ذاتی نظام جمهوری اسلامی برای ماندگاری و جلوه هایی از ظرفیت بقای این نظام است.

حفظ این ظرفیت ماندگاری و ایستادگی بشرطها و شروطها!

ساخت حقوقی و رسمی نظام جمهوری اسلامی همان ارکان نظام، اعم از دولت، مجلس،‌قوه قضاییه و بقیه دستگاهها، و انتخابات است که در قانون اساسی آمده، که البته حفظ آنها لازم است ولی برای ماندگاری حقیقی جمهوری اسلامی کافی نیست.

هویت حقیقی نظام در حکم روح، معنا و مضمون نظام است که حفظ ساخت حقوقی بدون حفظ این هویت حقیقی فایده‌ای ندارد.

ساخت حقیقی و هویت اصلی نظام، آرمانهای جمهوری اسلامی یعنی عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برابری و برادری،‌اخلاق، و ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن است.

نظام اسلامی در سی سال گذشته با ایستادگی بر این نفی ها و اثبات ها توانسته است علاوه بر مقاومت در برابر . ادامه ص12

 

جبهه گسترده و بسیار مجهز دشمن، او را به عقب نشینی وادار کند.

امریکا در منطقه خاورمیانه در مقایسه با پانزده سال گذشته

امریکا نسبت به گذشته، منفورتر، ذلیل تر و ناکام تر، و طرحهای امریکا در خاورمیانه به ویژه فلسطین، لبنان، عراق و افغانستان با شکست مواجه شده و جمهوری اسلامی ایران نیز که هدف اصلی بیشتر این طرحها بوده،‌پیشروی کرده است.

این ایستادگی در مقابل دشمن و پیشروی در برخی زمینه ها،‌نشان دهنده توانایی و اقتدار ذاتی نظام جمهوری اسلامی برای ماندگاری و جلوه هایی از ظرفیت بقای این نظام است.

حفظ این ظرفیت ماندگاری و ایستادگی بشرطها و شروطها!

ساخت حقوقی و رسمی نظام جمهوری اسلامی همان ارکان نظام، اعم از دولت، مجلس،‌قوه قضاییه و بقیه دستگاهها، و انتخابات است که در قانون اساسی آمده، که البته حفظ آنها لازم است ولی برای ماندگاری حقیقی جمهوری اسلامی کافی نیست.

هویت حقیقی نظام در حکم روح، معنا و مضمون نظام است که حفظ ساخت حقوقی بدون حفظ این هویت حقیقی فایده‌ای ندارد.

ساخت حقیقی و هویت اصلی نظام، آرمانهای جمهوری اسلامی یعنی عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برابری و برادری،‌اخلاق، و ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن است. .

ادامه ص13

اگر از اخلاق اسلامی دور شویم، اگر عدالت را فراموش کنیم، اگر مردمی بودن مسئولان کشور دست کم گرفته شود، اگر موضوع خدمت به مردم و فداکاری برای آنان از ذهن و عمل مسئولان حذف شود، اگر ساده زیستی و در سطح توده مردم بودن در ذهن مسئولان نباشد، و اگر به جای ایستادگی در مقابل دشمن، رودربایستی ها،‌و ضعف های شخصی و شخصیتی بر روابط سیاسی و بین المللی مسئولان حاکم شود، در واقع بخشهای اصلی هویت جمهوری اسلامی از دست می رود و در چنین اوضاعی،‌ساخت ظاهری نظام و پسوند اسلامی کاری از پیش نخواهد برد.

باید بسیار مراقب بود تا...

این روح و سیرت نظام اسلامی از دست نرود به ویژه با توجه به اینکه تغییر سیرت و هویت واقعی، تدریجی و آرام است و توجه خیلی ها به آن جلب نمی شود و ممکن است افراد موقعی به خودبیایندکه کار از کار گذشته باشد.

مهمترین مسئولیت چشم بینای طبقه روشن بین و روشنفکر جامعه(دانشجویان)

مراقبت از ظاهر و باطن نظام اسلامی و جلوگیری از انحراف آن

در سی سال گذشته به ویژه در دو دهه پس از رحلت امام خمینی(ره) تلاش های فراوانی در زمینه های سیاسی، اخلاقی و اجتماعی برای تهی کردن نظام اسلامی از روح و هویت واقعی آن انجام شد که به لطف خداوند و هوشیاری مردم به نتیجه نرسید.در دوره ای شاهد بودیم که در مطبوعات ما به صورت رسمی و علنی جدایی دین از سیاست را تبلیغ می کردند و یا بالاتر از این،‌به صراحت و ادامه ص14

 

آشکار از رژیم ظالم، جبار و سفاک پهلوی دفاع می شد.

تنها راه جلوگیری از بروز برجسته کردن مرزهای اعتقادی، فکری و سیاسی، و شاخص های هویت اسلامی

عدالت طلبی، ساده زیستی مسئولان، کار و تلاش مخلصانه، طلب و پویایی علمی بی وقفه، ایستادگی قاطع در مقابل طمع ورزی و سلطه بیگانگان، و دفاع شجاعانه از حقوق ملی شاخص های هویت اسلامی هستند.

موضوع هسته ای یکی از دهها نیاز کشور و از جمله موارد حقوق ملی

دشمن بر این نقطه متمرکز شد اما ملت ایستادگی کرد و اگر ملت و مسئولان از این حق قطعی و روشن صرف نظر کنند، بدون تردید راه برای دست اندازی دشمن به دیگر حقوق ملت باز خواهد شد.

عدالت و اجتناب از اشرافی گری شاخص های اصلی هویت اسلامی

در اوایل انقلاب، اجتناب مسئولان از اشرافیگری، ارزش بود اما به تدریج ضعیف شد و امروز خوشبختانه مسئولان دولتی با ساده زیستی خود، اشرافی گری را در عمل، به عنوان ضد ارزش مطرح می کنند.

تکریمِ جهاد و شهادت» و اعتماد به مردم و عقیده واقعی به مشارکت ملت؛ از دیگر شاخص های هویت اسلامی نظام

برخی اسم مردم را می‌آورند اما به "مشارکت"، اعتقادی حقیقی ندارند اما بنای جمهوری اسلامی بر اعتماد به مردم و اعتقاد عمیق به مشارکت آنهاست. اگر روزی در میان مسئولان کشور مسئولان بیجرئت و ضعیفی همچون شاه سلطان حسین پیدا شوند، حتی اگر در میان مردم نیز شجاعت و آمادگی وجود داشته باشد، کار مملکت و جمهوری اسلامی تمام است چرا که مسئولان ترسو و مقهور، ملتهای شجاع را نیز به ملتهای ضعیف تبدیل می کنند. ادامه ص 15

 

ملتهای مسلمان؛ عمق استراتژیک جمهوری اسلامی

با وجود این تلاشها، ملتهای مسلمان به جمهوری اسلامی به دیده احترام می نگرند چرا که حمایت از ملتهای مسلمان از جمله ملت مظلوم فلسطین از شاخص های هویت حقیقی نظام است و لازم است دانشجو و دانشگاهی در حفظ و برجسته کردن این مختصات حقیقی نظام، میدان دار باشند.

جمع بندی

اگر ملت و مسئولان از شاخص های هویت اسلامی نظام مراقبت کنند و همه مواظب باشیم که نظام از درون پوسیده نشود به فضل الهی، دشمن با همه توان و توطئه هایش نمی تواند هیچ آسیبی به این کشور وارد آورد.

روزی که عزت علمی و ملی این کشور فراهم شود، بیگانگان از ادامه توطئه بر ضد این ملت لایق و شایسته مأیوس می شوند و این روز بزرگ و درخشان در آینده روشن این ملت دور نخواهدبود.

افتخارات علمی و انقلابی دانشگاه علم و صنعت، تربیت نیروهای صالح، برجسته و مفید و حضور تأثیرگذار در عرصه های مختلف کشور

سردار بزرگ و «جاوید نشانِ» دفاع مقدس حاج احمد متوسلیان و نیز رئیس جمهور انقلابی، متعهد، کارآمد، فعال و شجاع کنونی از نمونه های بزرگ تربیت نیروهای برجسته در دانشگاه علم و صنعت به شمار می روند

سبوی پیام به کنگره ی حج را حتما بخوانید

(قبلا چاپ و توزیع شده)، نکات فوق العاده مهمی در آن پیام وجود دارد که شما حتما از 2باره خوانی آن لذت خواهید برد و کلی درس که ..



جوان امین:: 87/9/25:: 6:10 عصر | نظرات دیگران ()

» لیست کل یادداشت های این وبلاگ