v اسلام، قدرت با اخلاق پیوسته است
امیرالمؤمنین دربارهى کسى که سزاوار امارت بر مردم یا به دست گرفتن بخشى از کارهاى مردم است؛ که البته این از موضع ریاست یک کشور شروع مىشود و تا مدیریتهاى پایینتر و کوچکتر ادامه پیدا مىکند - امیرالمؤمنین این توصیهها را براى فرمانداران و استانداران خود مىفرمودند؛ اما براى قاضى یک شهر و مسؤول یک بخش و مدیر گوشهاى از گوشههاى این دستگاه عریض و طویل هم صادق بود - مىفرمایند: «فکان اول عدله نفى الهوى عن نفسه»؛ اولین قدم او در راه عدالت این است که هوى و هوس را از خودش دور کند. «یصف الحق و یعمل به»؛ حق را بر زبان جارى و توصیف کند و نیز به آن عمل نماید. به همین خاطر است که در اسلام، قدرت با اخلاق پیوسته است و قدرت عارى از اخلاق، یک قدرت ظالمانه و غاصبانه است. روشهایى که براى کسب قدرت و حفظ آن به کار گرفته مىشود، باید روشهاى اخلاقى باشد. در اسلام، کسب قدرت به هر قیمتى، وجود ندارد. اینطور نیست که کسى یا جمعى حق داشته باشند به هر روش و وسیلهاى متشبث شوند، براى اینکه قدرت را به دست آورند - همانگونه که امروز در بسیارى از مناطق دنیا رایج است - نه، قدرتى که از این راه به دست آید و یا حفظ شود، قدرت نامشروع و ظالمانه است.[1]
[1] . بیانات در خطبههاى نماز جمعهى تهران ؛26/12/1379